پشت سر را مینگرم جهانی
بیش نبود دنیا بازیچه ای
گذر شد گهی پر ز توقعی
گذر شد گهی همچون سرابی
همچون رویا گذری در زندگی
آنکه رفت، حک شد به یادی
چون خاطراتی، به یاد ماندنی
آنکه می ماند، ز من یادگاری
لحظه ها، به یادش خاطراتی
به تفهیم گذر شد زندگی
نی ارزشی به حسدی
نی ارزشی به رنجی
نی ارزشی به کینه ای
نی ارزشی به توقع نابجائی
دنیا همین حال ولحظه به زندگی
به فراموشی رود گذشته ای
حاشا ، گر بی قرار فردائی
گر گذر شد زندگی به سختی
بسپار صاحب جهان، به سهل وآسانی
به اندیشه تکامل آنکه نزدیک ز خودی
نیست دست خویش، حال و هوائی
همان خداست، آفرید خلق را به جهانی